|
درباره وبلاگ  سلام به تمام بینندگان این وبلاگ .من امیر شریفیان ،سازنده ی این وبلاگ هستم وارزومندم از مشاهده ی این وبلاگ بهره ی خوبی ببرید. ممنون آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
گروه کپک ها
. به لره میگن علی یارت میگه ما تیممون تکمیله یار خودتون
 اصفهانیه داشته رو خودش آب یخ میریخته ، میگن چرا اینجوری میکنی؟ میگه می خوام سرما بخورم. میگن چرا؟ میگه اخه یه پنیسلین دارم داره تاریخش میگذره
ترکه یه آینه رو زمین پیدا میکنه. برش میداره عکسش می افته توش میگه " ببخشید نمیدونستم مال شماست
 اگه یه روز تنهای تنها شدی... ... ... ... تا کسی نیست دستتو بکن تو دماغت، حالشو ببر
 رکه میره مهمانی . وقتی میاد بیرون میبینه کفشاش نیست ، میگه 4 حالت داره : 1 - نیومدم ؟ 2 - بدون کفش اومدم ؟؟ 3 - اومدمو رفتم ؟ 4- بعداّ میام
 به ترکه میگن: توی عمرت، سخت‌ترین کاری که کردی چی بوده؟ میگه: پر کردن نمکدون! میگن: چرا؟ جواب میده: آخه سوراخ‌هاش خیلی ریزه
 ماشین پیکانی با شماره پلاک تهران ص از چراغ قرمز ردمی شه , پلیس که ترک بوده آژیر کشان دنبالش می افته و پشت سرهم داد می زد : تهران صلی الله علیه و آله بزن کنار
 لره با ذوق به دوستش میگه : بالاخره بعد از 2 سال این پازل رو حلش کردم! دوستش میگه 2 سال زیاد نیست؟ لره میگه: نه بابا رو جعبش نوشته 7 تا 10 سال
 ترکه میره ماشینشو بیمه کنه، آقاهه بهش میگه ایشااله هیچوقت از بیمه‌تون استفاده نکنید، ترکه هم میگه ایشااله تو هم از این پولی که میگیری خیر نبینی
 نظرات شما عزیزان: شنبه 12 اسفند 1391برچسب:جوک, :: 13:56 :: نويسنده : امیر شریفیان
  |
تبادل
لینک هوشمند
